کوچینگ، اصطلاحی که این روزها بیشتر میشنویم؛ نوعی خاص از گفتگو و همفکری، که در میان مردم و بهخصوص قشر تحصیلکرده اقبال فراوانی پیدا کرده و توانسته است راهگشاییهای بزرگی در ابعاد مختلف زندگی آنها ایجاد کند. بسیاری از کسانی که به سراغ کوچینگ رفتهاند، اعتقاد دارند که در زندگی آنها تحول بزرگی رخ داده است. اما کوچینگ به چه معناست و کوچینگ چیست؟
بدیهی است که ابتدا برای پاسخ به سؤال «کوچینگ چیست» باید به این سؤال پاسخ دهیم که «معنی کوچینگ چیست؟». کوچینگ یا Coaching در فارسی به «مربیگری» ترجمه شده است. همچنین این کلمه را «معلمی» و «آموزش» نیز معنی کردهاند. در کنار اینها، کوچینگ در انگلیسی معانی دیگری از جمله «هدایتگری»، «راهنمایی» و «راهبری» دارد. کوچینگی که ما درباره آن صحبت میکنیم بیشتر به معنی راهبری و مربیگری نزدیک است.
«تمرین دادن»، «تربیت کردن»، «رهبری کردن»، «راندن» و «پیشاهنگی» از جمله کلمات مترادفی هستند که در لغتنامههای انگلیسی برای کوچینگ آوردهاند. بهتر است نگاهی به ریشه واژه کوچینگ بیندازیم تا بهتر درک کنیم که کوچینگ به چه معناست.
اگر بخواهیم مطابق آنچه از معنی واژه کوچینگ فهمیدیم، تعریفی از کوچینگ ارائه دهیم، باید بگوییم؛ کوچینگ راهبری کردن به سوی مقصد است. کوچینگ کمک به فهم اهداف و نیل به آنها است. در حقیقت کوچ به فرد کمک میکند تا استعدادها و نیازهای خود را شناخته و راهی برای رسیدن به آنها پیدا کند.
به بیان عَمَلیتر، کوچینگ فرایندی میان کوچ و فرد مراجعهکننده است که در طی آن کوچ با پرسیدن سؤالاتی هدفمند از مراجعهکننده، او را وارد چالشی میکند که از دل آن سردرگمیهای او از بین رفته و با روشن شدن اهداف خود، به کمک کوچ و با تکیه بر استعدادهای خود راههایی برای رسیدن به آنها پیدا میکند.
ارائه تعریفی دقیق و واضح از کوچینگ شاید نیازمند نوشتن مطلبی به اندازه یک کتابچه باشد، اما میتوان با مراجعه به تعریفی که برخی از بزرگان از کوچینگ ارائه کردهاند، بیشتر و بهتر با این مفهوم آشنا شد.
یکی از سرشناسترین افراد تاریخ کوچینگ، «تیموتی گالووی» (Timothy Gallwey) نویسنده کتاب «بازی درونی تنیس» (The Inner Game of Tennis) است که شاید بتوان او را مهمترین فرد در شکلگیری این متد عنوان کرد. تیموتی گالووی در تعریف کوچینگ میگوید: «کوچینگ بهجای اینکه به افراد آموزش دهد، به آنها کمک میکند تا خود یاد بگیرند». ترجمه روان این جمله مصداق ضربالمثل معروفی است که میگوید «اگر میخواهید کسی را یک وعده سیر کنید به او ماهی بدهید؛ اما اگر میخواهید او را تا آخر عمر سیر کنید به او ماهیگیری یاد دهید».
«اریک پَرسلو» (Eric Parsloe) بنیانگذار «کنسول اروپایی منتورینگ و کوچینگ» و نویسنده کتاب «کوچینگ و منتورینگ» است. پرسلو کوچینگ را اینگونه تعریف میکند؛ «کوچینگ فرایندی است که امکان یادگیری و توسعه را فراهم کرده و بدین ترتیب عملکرد را بهبود میبخشد».
«سارا گورنال» (Sarah Gornall) نویسنده کتاب «هنر کوچینگ» (The Art of Coaching) در پاسخ کوچینگ چیست نوشته است؛ «کوچینگ یک راهبرد عملگرایانه است که به افراد کمک میکند تا به اهدافی که هویت خود را بر اساس آن تعریف کردهاند دست یابند».
«جان وایت مور» (John Whitmore) نویسنده کتاب «کوچینگ برای عملکرد» (Coaching for Performance) یکی از تأثیرگذارترین افراد در شکلگیری متد کوچینگ است که با تأثیر گرفتن از تیموتی گالووی به توسعه این متد پرداخت. یکی دیگر از تعاریف کوچینگ را میتوان در پاسخ جان وایت مور به سؤال کوچینگ چیست یافت؛ «کوچینگ گشودن استعدادهای افراد برای به حداکثر رساندن قابلیتهای آنان است».
فدراسیون بینالمللی کوچینگ یا همان ICF بزرگترین مرجع جهانی برای ارائه دستورالعملها و شیوهنامههای کوچینگ و همچنین آموزش کوچ در جهان است. مطابق با تعریف ICF کوچینگ عبارت است از «همراهی کوچ با مراجعهکنندهها در یک فرایند فکری عمیق و خلاقانه که الهامبخش آنها برای به حداکثر رساندن استعدادهای حرفهای و شخصی آنها است».
کوچ (Coach) شخصی است که به افراد کمک میکند تا بر روی وضعیت فعلی خود تمرکز کرده و تغییرات لازم (اعم از بزرگ و کوچک) را در زندگی خود ایجاد کنند و آنها را یاری میکند تا با شناخت اهداف مثبت در زندگی خود به سمت آنها قدم بردارند. چه فرد در حال ایجاد یک تغییر بزرگ باشد و چه برای رسیدن به یک هدف مشخص نیاز به محرک و مشوق داشته باشد، کوچ میتواند کمک ارزشمندی به در این مسیر بکند.
کوچها با تخصصی که در پرسیدن سؤال، ایجاد چهارچوب، دادن تمرین و مسئولیتپذیری دارند، به افراد کمک میکنند تا بتوانند تغییرات مثبت موردنیاز زندگی خود را تشخیص داده و آنها را ایجاد کنند.
« فدراسیون بینالمللی کوچینگ » یا همان «ICF» معتبرترین نهاد آموزش کوچینگ و تربیت کوچ حرفهای در جهان محسوب میشود. ICF برای کوچهایی که از سوی این نهاد گواهی و مجوز ارائه خدمات کوچینگ دریافت میکنند، صلاحیتهایی در نظر گرفته است که تنها در صورت داشتن آنها، قادر به دریافت مجوزهای لازم خواهند بود.
علم کوچینگ جزو زیرمجموعههای روانشناسی کاربردی است که سعی دارد مفاهیم و تئوریهای روانشناسی را با روش هدایتگری فرد به کار گیرد. هدف این کار افزایش عملکرد، دستاوردها و سلامت روان فرد، تیم و یا سازمان با بهکارگیری روشهای مبتنی بر مستندات بهدستآمده از تحقیقات علمی است.
کوچینگ بیشترین تأثیر را از روانشناسی انسانگرا گرفته است. روانشناسی انسانگرا اعتقاد بسیاری بر «خود شکوفایی» داشته و تأکید دارد که انسان میتواند با تکیه بر استعدادها و تواناییهای خویش به شکوفایی و رشد دست پیدا کند.
روانشناسی مثبتگرا نیز با تکیه بر جنبههای مثبت شخصیت انسان همچون قدرت و لیاقت، تأثیر فراوانی بر کوچینگ گذاشته است. ایجاد احساسات مثبت تأثیر شگرفی بر افزایش انگیزه فرد برای تلاش برای دستیابی به اهداف خود دارد که این ریشه در روانشناسی مثبتگرا دارد.
مطالعاتی که روانشناسی اجتماعی بر تأثیر روابط فرد با افراد پیرامون و جامعه دارد، بر شکلگیری علم کوچینگ تأثیر به سزایی داشته است. بدیهی است که تمامی افراد دارای روابطی در اجتماع پیرامون خود هستند که این روابط تأثیر زیادی در پیدا کردن ریشههای مشکلاتی همچون عدم دستیابی به اهداف فرد دارند. کوچینگ وظیفه شناسایی این مشکلات را دارد.
تئوری یادگیری نیز با تأثیری که بر نحوه رفتار کوچ با مراجعهکننده و نحوه کوچینگ گذاشته است، یکی دیگر از مهمترین شاخههای روانشناسی است که سهم فراوانی در شکلگیری علم کوچینگ داشته است.
مهمترین کاربرد کوچینگ در کشف و حل «گمراهی» هایی است که فرد، گروه و یا سازمان با آن دستبهگریبان است. منظور از گمراهی، فهم از وجود مشکل و مانع، اما عدم درک چیستی مشکل و ناتوانی در حل آن است.
بهطور مثال در کوچینگ فردی، ممکن است فرد در انتخاب مسیر زندگی خویش دچار گمراهی باشد. او ممکن است شغل و شرایط زندگی بهظاهر مناسبی هم داشته باشد و به نظر موفق بیاید؛ اما نوعی نارضایتی مبهم در دل خود احساس میکند. این نارضایتی ممکن است از روابط شخصی و عاطفی باشد، ممکن است از شغل باشد (نه لزوماً از درآمد آن شغل)، ممکن است از موقعیت اجتماعی و شخصیت بیرونی خود او باشد و هزاران نوع نارضایتی دیگر.
کوچ با تکیه بر روشهای کوچینگ و مهارتهای روانشناسانه خود، کمک میکند فرد دلیل این نارضایتی را کشف کند و ریشههای آنها را در درون خود بیابد و برای خود اهدافی تعیین کند. سپس با تکیه بر تواناییهای خویش، خود بتواند راهحلی برای رفع این موانع و دستیابی به مشکلات بیابد.
در کوچینگ گروهی و سازمانی نیز، با روشی مشابه، کوچ کمک میکند تا گروه و سازمان مشکلات خود را یافته و با تکیه بر تواناییهای خود راهحلی یافته و شروع به رفع آنها کند. در حقیقت کوچ، کمک میکند تا استعدادهای درونی شناختهشده و راهی برای شکوفایی هرچه بیشتر آنها پیدا شود. به زبان ساده کوچینگ روشی برای کشف استعدادهای خود، توسط خویشتن است.
اصلیترین هدف کوچینگ ایجاد «خودباوری» است، فارغ از اینکه مشکل و یا هدف چه چیزی است. هدف کوچینگ این است که به فرد را به این باور برساند که تمام موفقیتهایی که به دست میآورد ناشی از عملکرد خود او است.
هدف کوچینگ کمک به ایجاد تغییری در افراد (یا گروه، سازمان و …) است که دلخواه آنها است. کوچینگ به افراد کمک میکند تا بتوانند در مسیری قرار بگیرند که به دنبال آن هستند. کوچینگ با پشتیبانی از فرد (در هر سطحی از عملکرد) او را یاری می کند تا بتواند خود را به آن کسی که میخواهد تبدیل کند.
به زبان کلیتر میتوان گفت هدف کوچینگ دادن چنان جرئت قدرتمندی در افراد است که بتوانند تصمیمات بزرگی برای تغییر خود و زندگی خود بگیرند. این تصمیمات یا در راستای شکوفایی حداکثری استعدادهای نهفته فرد است که در طی فرایند کوچینگ آنها را کشف کرده است و یا در راستای حل مشکلاتی است که راهحل آنها را با کوچینگ از درون خویش کشف کرده است.
در حال حاضر لیستهای مختلف و بلند بالایی از انواع کوچینگ در منابع مختلف میتوان یافت. بااینحال 10 عنوان از معروفترین و مهمترین کوچینگهایی که میتوان معرفی کرد، اشاره میکنیم.
دوره کوچینگ به مجموعه جلسات کوچینگ گفته میشود که در یک بازه زمانی مشخص و با اهداف مشخصی انجام میشود. در برخی موارد زمان پایانی برای دوره کوچینگ تعریف نمیشود و تا زمانی که کوچ و مراجعهکننده به اهداف مدنظر خود برسند، دوره کوچینگ ادامه پیدا میکند. در برخی از موارد هم تعداد جلسات دوره کوچینگ از قبل تعریف شده و برای هریک از جلسات برنامه مشخصی در نظر گرفته میشود تا در پایان دوره مراجعهکننده یا مراجعهکنندگان به اهداف از پیش تعیین شده خود دست پیدا کنند.
در برخی از انواع کوچینگ مانند کوچینگ سازمانی و یا کوچینگ کسبوکار، گاهی پیش میآید که کوچینگ طی یک فرایند مستمر اتفاق میافتد و کوچ همیشه در کنار فرد یا گروه حضور دارد و در مواقع لازم کوچینگ میکند؛ بنابراین نمیتوان دورهای برای این روش کوچینگ تعریف کرد.
در کنار اینها برخی افراد نیز با کوچ مورد اعتماد خود توافق کرده و بهصورت مستمر از کوچینگ زندگی و یا کوچینگ فردی بهره میبرند. جلسات گاهبهگاه و شاید نامنظم کوچینگ در این شیوه مرسوم است و شاید این جلسات سالها به طول بیانجامد.
با تمام اینها همانطور که در ابتدا گفته شد، مشهورترین و شاید محبوبترین نوع کوچینگ، دوره های کوچینگ گروهی است که تعداد جلسات مشخصی داشته و در هر جلسه اهداف خاصی دنبال میشود. بسته به شیوه مدنظر کوچ، این دورهها ممکن است تک جلسه بوده و بهصورت کارگاهی برگزار شود.
همچنین ممکن است در یک دوره یکساله و یا حتی بیشتر برگزار شود، بهنحویکه فاصله بین جلسات یک ماه و حتی بیشتر بوده و این فاصله زمانی برای انجام تمریناتی است که کوچ برای گروه تعریف کرده است.
نحوه برگزاری جلسات کوچینگ بستگی به فردی یا گروهی بودن آن متفاوت است. جلسه کوچینگ فردی بهصورت گفتوگوی مستقیم میان کوچ و مراجعهکننده انجام میشود. اینگونه جلسات کوچینگ با سؤالات کوچ از مراجعهکننده پیش میرود. جلسات کوچینگ فردی معمولاً یکساعته است.
جلسات کوچینگ گروهی شرایط نسبتاً متفاوتی دارد. در جلسات کوچینگ گروهی، کوچ سهم بیشتری از گفتوگو را در اختیار داشته و در مقاطع مختلف جلسه با پرسشهای خود سعی میکند گروه را درگیر کرده و از تکتک آنها میخواهد تا صحبت کنند و در کوچینگ مشارکت کنند. بااینحال به دلیل عمومیت موضوعات و اهداف در کوچینگ گروهی، بیشتر جلسات با تمرین گروهی و سخنوری کوچ میگذرد.
مراحل کوچینگ رابطه مستقیمی با مدل کوچینگ استفادهشده توسط کوچ دارد. بااینحال ساختار کلی فرایند کوچینگ از مراحل یکسانی تبعیت میکند.
اولین مرحله آن صحبتکردن مراجعهکننده و گوشکردن کوچ است. در این مرحله مراجعهکننده درباره دغدغهها، مشکلات و نیازهایش صحبت میکند.
مرحله بعدی با پرسیدن سؤال از سوی کوچ آغاز میشود. کوچ سعی میکند از دل صحبتهایی که از زبان مراجعهکننده شنیده است، سؤالهایی از او بپرسد تا او را وادار به بیان دقیق نظراتش کند. در مرحله بعدی کوچینگ و پس از پرسشهای کوچ، فرد وارد چالش با خود میشود و کوچ سعی میکند تا با گفتوگو و پرسش، این چالش را عمیقتر کند.
مرحله بعدی زمانی اتفاق میافتد که مراجعهکننده از دل چالشهای ایجادشده برای خود، به بیان دقیق آنچه مشکل و خواسته اوست میرسد.
در مرحله آخر، کوچ با گفتوگو و پرسش از مراجعهکننده، آن جنبهای از نیازها و خواستههای مراجعهکننده را برای او نمایان میکند که پیشازاین، خود از آنها آگاهی نداشته است.
به طور کلی هر جا پای ایجاد تغییرات مثبت و رشد و خودشکوفایی در میان باشد، کوچینگ یک ابزار کارآمد و قدرتمند است.
-- خودآگاهی و خودشناسی
-- انتخابها و تصمیمات سخت و مهم
-- تعیین اهداف مناسب بر اساس آگاهی نسبت به موانع و منابع شخصی
-- ایجاد عادات مثبت فردی (تنظیم خواب، افزایش بهرهوری شخصی، کاهش وزن،...)
-- رسیدن به اهداف شخصی (نوشتن کتاب، یادگیری مهارت جدید و ...)
-- انتخاب و تغییر مسیر شغلی
-- و ...
در این مقاله سعی کردیم به شکلی جامع و درعینحال با زبانی ساده به شما بگوییم که کوچینگ چیست؟ تمامی جنبهها و ابعاد این متد را معرفی و تشریح کردیم و تلاش کردیم ناگفتهای از آن باقی نگذاریم. آنچه در انتها برای ما جذاب است، این است که نظر شما درباره کوچینگ چیست.
آیا فکر میکنید کوچینگ میتواند تحولی در زندگی شما ایجاد کند؟
آیا کوچینگ میتواند استعدادهای نهفته شما را شکوفا کند؟
آیا کوچینگ میتواند مشکلات شما را حل کند؟
ارتباط در واتساپ
2 Comments
با سلام خدمت جناب علیخانی و تشکر فراوان بابت جلسه فوق العاده ای که داشتم و مسیر راه برام روشن شد و تردیدها یی که در مورد اقداماتی که میخواستم انجام بدم به بهترین شکل برام شفاف شد ممنون و سپاسگزارم
سپاس از لطف و اعتماد شما به مجموعه مدرسه توسعه فردی